جناب حمیدرضا ذاکری
ضمن سلام و عرض ادب
جنابعالی در بخش افشاگریهای خود اتهاماتی را بر علیه پدرم امان مشایخی و اینجانب مطرح کردید که شامل موارد ذیل می باشد:
فرموده اید که رژیم تهران با وحشت از عواقب لو رفتن از همکاری تروریستی خو در اولین گام فرد کلیدی و مهم در انفجارات بیروت بنام امان لله مشایخی را بازداشت و به احتمال قوی وی را از بین می برند.
جناب ذاکری
فتوای مرگ پدرم را از ابتدا به نظام اسلامی تقدیم داشته اید و ظاهرا از طرح بزرگی پرده بر می داری!
در حالی که سالها از این ماجرا میگذرد آیا برایتان مقدور است که حداقل فرد دیگری را با چنین اتهاماتی که ذکر نموده اید بازداشت و یا بصورت فیزیکی از رده خارج نموده باشند را نام ببرید .
در حالیکه پدرم از ابتدای انقلاب با ورود و خروج نابهنگام از تشکیلات سپاه و ایستادن در کنار اصلاح طلبان فعالیتهای وی بصورت علنی آشکار بوده و وزارت اطلاعات هم دقیقا از نارضایتی وی اطلاع کامل داشته, اگر چنین است که شما می گویید چگونه اجازه خروج از زندان به وی داده اند! و چرا از بین نبرده اند! و یا با حکم سنگین او را در حبس نگه نداشته اند! تا حداقل از خروج وی از کشور جلوگیری شود.
یقینا خود می دانید که همزمان با انفجار مقر تفنگداران آمریکامراکز نظامی فرانسه و اسرائیل هم مورد حمله انتحاری قرار گرفت ودهها تن از آنان کشته و یا زخمی شدند و هر سه کشور از لحظه ورود خود و پدرم به ترکیه و معرفی به سازمان ملل و پذیرفته شدن پناهندگی سیاسی از سوی آن نهاد به اینجانبان اطلاع کامل داشته و دارند.
جناب ذاکری
احتمالا شما حداقل اطلاعات را در این ارتباط دارید اما مامور و معذورید . لذا در همان ساعات اولیه حوادث در بیروت در سال 1983 غربی ها و اسرائیل انگشت اتهام را بسوی دولت ایران نشانه گرفتند.
هنوز بخشی از اجساد فرزندانشان را از زیر آوار بیرون نیاورده که جنگنده های اسرائیل ؛آمریکا و فرانسه مراکز آموزشی ایران را در دره بقاع لبنان بمباران و ده ها کشته و زخمی حاصل این عملیات ها بود و از آن زمان تا حال بنا به ادعای آنان افراد ناراضی و جدا شده از حکومت ایران بارها در دادگاههایشان جزئیات کامل این عملیاتها را ظاهرا تشریح نموده اند.
لذا با چنین شهادت ها و دیگر اسناد و مدارکی که طی این سالها ی طولانی جمع آوری شده احکام دادگاههای آنان دال بر مصادره اموال ایران در آمریکا ؛اروپا ؛ژاپن و ... جهت پرداخت غرامت به افراد صدمه دیده و دیگر بازماندگان این حوادث همه و همه نشان از حساسیت آنان نسبت به این حادثه است, حال چگونه بنا به ادعای جنابعالی فردی موثر در این عملیاتها در کشوری به زندگی خود بصورت رسمی و علنی ادامه میدهد, که در دسترس آنان قرار داشته و دارد. و قادرند به هر اقدامی چه بازداشت ؛ محاکمه و علی غیر ...علیه وی انجام دهند. در حالیکه یقینا از مشاوره فرد یا افرادی آگاه چون جنابعالی هم بی بهره نیستند. !
آقای ذاکری زمانیکه انسان تهی از شرم ؛حیا و آبرو می گردد چنین با وقاحتی جنون وار با شرف و ابرو و زندگی دیگران بازی می کند .
2- شما فرموده اید که پدر در بسیاری از قتل های سیاسیون خارج از کشور دخالت و همکاری داشته بی وفایی ؛بی مسئولیتی حتی ستم و خیانت به ملت و خانواده های مقتولین نیست !؟ که شما تا کنون نامی از این قربانیان و یا کشوری که در آن چنین جنایاتی انجام گرفته و از زیر همگان حتی صاحبان دین قتل ها پنهان مانده سکوت نموده اید !!
اگر چنین وضعیتی که که می گویی می بایستی حداقل یک پرونده بی سر و ته و ابتدایی در گوشه ای از این جهان پهناور بنام پدرم رقم خورده باشد همانند جنایات رستوران میکونوس قتل زنده یاد شاپور بخیار؛ کاظم رجوی و ...
عرض کردم افسوس از بیگانه بودند با حق ؛حقیقت و آزادگی
3- افشای دیگر شما عضویت پدرم در سپاه قدس می باشد . در حالی که ایشان در تاریخ 1-1-1359 به عضویت سپاه درآمده و طی استعفاهای مکرر خود در مورخ 6-1-1364 از این تشکیلات خارج شده و تمامی اسناد و مدارک آن تحویل سازمان ملل گردیده.
اقای ذاکری نه فقط میلیون ها هموطن خود بلکه اکثریت رهبران سیاسی ؛ نظامی و امنیتی جهان از بدو سپاه قدس و تا حال از وضعیت آن مطلع هستند و بیوگرافی آنرا در اختیار دارند.
از زمان راه اندازی سپاه پاسداران به دلیل اهدافی که در ابتدا اعلام و عمل شد, آنان دوش به دوش نهادهای نظامی در دفاع از امنیت به حفظ تمامیت ارضی و دیگر نهادهای تبلیغاتی و سازندگی در ساخت و ساز جاده ؛مدرسه ؛بهداشت و انتقال آب و برق به دورترین نقاط کشور و حتی همراه و همیار کشاورزان در کشت و برداشت کشاورزی فعال بوده و پدر هم همانند بسیاری از جوانان پیشتاز در انقلاب رسما به این تشکیلات دعوت به همکاری می گردد, و او هم همانند دیگر جوانان به امید رسیدن به ایرانی آزاد و آباد وارد این نهاد گردیده , و به مرور زمان توسط اقلیتی ماجراجو و خشونت گرا همانند دیگر نهادهای درون انقلاب از اهداف اولیه خود دور و دورتر می گردد.
نهادی که بنا بود سرچشمه رحمت و برکت و حامی و تکیه گاه امت خود باشد به مرور زمان به موجودی سرکش ؛یاغی و راه سرکوب گری مردمان خود را پیشه نمود.
و در امر امانتداری به غارتگری بی رقیب و حال همان ملت و یا ولی نعمتان خود را به گروگان گرفته و قلب فرزندانشان را به گلوله می بندد.
نهادی که بنا بود مظهر عزت ؛شرف و ابروی ملت خود در درون و برون باشد. حال در امر ترورها ؛انفجارات ؛آشوب و بلوا و ایجاد ناامنی در هر نقطه از جهان رده پای او را می توان یافت.
یار و یاور جانیانی چون عمرالبشیر سودانی و یا بشار اسد سوری است مسبب صدمات و لطماتی عظیم در هر رده ای به ملت و مملکت خود وارد نموده اند.
4- جناب ذاکری شما در افشاگریهای خود از فردی بنام پویا فرزند امان نام برده اید که نام مستعار اینجانب رضا بوده . پس از ورود نیروهای امنیتی به منزلمان در نوراباد ممسنی در یکم مرداد 1384 ضمن بازجویی و جمع آوری اسناد و مدارک ؛گذرنامه کیس کامپیوتر به همراه خود و پدرم به بازداشتگاه نیز انتقال و با رمزگشایی در کامپیوتر اینجانب متوجه چنین اسمی شدند.
سالها از این ماجرا میگذرد هنوز اعضای درجه یک خانواده ام نیز از چنین اسمی بی اطلاع هستند. در حالی که بنا به ادعای خودت سالها قبل از این جریانات از تشکیلات امنیتی کناره گیری و از کشور خارج شدید (نحوه خروجتان بی اطلاع هستم) .
چگونه چنین اطلاعاتی رو بدست آوردید, بدون شک همانند اندک افراد ادعای داشتن عوامل نفوزی را دارید!!! این اوج فریبکاری شماست . این بحث ها شاید برای یک اقلیت ناآگاه و بی اطلاع از ساختار حاکمیت ایران جذاب باشد .
آقای ذاکری عقل و منطق این را حکم میکند که اگر فردی با چنین پیشینه ای
که شما ادعای آنرا داشته اید چنانچه وابسته به هر نهادی ؛تشکیلاتی ؛سازمانی و نظامی بوده و ایمان صددرصد به باطلیت آن داشته باشد, به دلیلی که رها نمودن آن نمی تواند آینده وی را تضمین کند یقینا تا آخرین نفس در جایگاه اولیه خود ایستادگی و مقاومت خواهد نمود.
اگر بویی از صداقت و قطره ای از شرافت در تو یافت می شود از سوی خود و پدری که نزدیک به چهار دهه از ایام عمرش را در راه برقراری آزادی و دموکراسی در جامعه در حالی که بر خود و خانواده ش ایام را سپری نموده , مجاز و مختارید که هرگونه سند و مدرکی در این ارتباط در اختیار دارید بدون فوت وقت منتشر نمایید تا مردم چهره واقعی خائنین و خادمین خود را روشن تر دریابند ..
ایمان دارم که تو و دیگر همفکرانت طی سه دهه انسانهای وطن پرست و آزادی خواه بی شماری را با چنین روش های ناجوانمردانه از صحنه مبارزاتی علیه نظام استبداد ناکام و از دایره خارج نمودید. هر چند معتقدم که در عصر حاظر بیداری و هوشیاری توده مردم دیگر اجازه کامیابی در ماموریت های آتی را به تو و یارانت نخواهد داد.
آقای ذاکری حال چرا راه را گم کرده بجای آمریکا و اسرائیل اتهام جاسوسی برای امارت را مطرح نمودید !!!مورچه چیه که کله پاچه آن.....
http://www.persian.se/article6.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر